دل تو را دادم چو دیدم روی تورا
کز همه خوبان پسندیدم تورا
دل فریبان جهان را یک به یک
دیدم و از جمله بگزیدم تورا
گر جفا راندی نکردم شکوه ای
ور خطا کردی نپرسیدم تورا
خون من خوردی و بخشودم گنه
جان طلب کردی و بخشیدم تورا
رفتی و آخر شکستی عهد خویش
کاش از اول نمیدیدم تورا
تو پنداري جهاني غير از اين نيست /
زمين و آسماني غير از اين نيست /
چو آن كرمي كه در گندم نهان است /
زمين وآسمان او همان است...
در میان گونه گونه مرگها
تلخ تر مرگی ست مرگ برگها
زانکه در هنگامه ی اوج و هبوط
تلخی مرگ است با شرم سقوط
وز دگرسو خوشترین مرگ جهان
زانچه بینی اشکارا و نهان
رو به بالا و ز پستیها رها
خوشترین مرگی ست مرگ شعله ها
طفلی به نام شادی،
دیریست گمشده ست
با چشم های روشن براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هرکس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر....
:: موضوعات مرتبط:
شاعرانه ها ,
,
:: بازدید از این مطلب : 614
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8